فرهنگیقرآن و معارف اسلامی

عطر و بوی رمضان

به گزارش خبرگزاری دهگلان ویرا عطر و بوی رمضان مشام هر انسانی را معطر می کند.

روایتی از رمضان

 سلام و درود به ساحت مقدس مادران فداکار و پدران رنج‌دیده و زحمتکشی که تا زنده اند جز تلاش و زحمت برای بچه هایشان چیزی نصیبشان نمی شود و وقتی هم از دنیا می روند جز نام و یادشان چیزی برایمان نمی ماند

سلام به دنیا و پستی و بلندی هایش که این روز ها به سختی با مردمان برخورد می کند و تنها یاد و توکل به ذات الهی است که مرهم درد ها و پناه لحظه های ما است.

بوی رمضان می آید و ناخودآگاه فرو می روم در افکاری که بر می گردد به سال های دور،سال هایی که دست در دست مرحوم پدرم همراه با سایر روزه داران به مسجد جامع روستا می رفتیم مسجد تا خانه ما راه زیادی نبود و همیشه قبل از اذان مغرب چشم و گوشم به در بود که جا نمانم و حتما با پدرم بروم و آنها همیشه بیست دقیقه یا نیم ساعتی قبل از اذان در محل مسجد حضور پیدا می کردند ورودی مسجد یک درب کوچک دوتایی داشت و یک حیاط کوچک که سمت چپ وضوخانه و سرویس های بهداشتی بود و درب ورودی دقیقا روبه روی محراب مسجد بود که دوتا شمشیر چوبی در کنار هم در آن قرار داده شده بود.

برای خواندن  نماز جمعه دورادور دیوار های مسجد چندین ساعت دیواری با اشکال مختلف هندسی  نصب شده بود وارد مسجد که می شدیم بخاری نفتی بزرگی وسط مسجد نصب شده بود که از همان لحظه ورود گرمای آن حس می شد این بخاری در بالای خود قبل از نصب لوله های خروجی دود یک ورق آهنی گرد دوران،دور آن نصب شده بود که می شد حتی کتری هم برای آب جوش بر روی آن قرار داد وقتی به آن نگاه می کردیم نان های محلی(کولیره) را مرد های روزه دار بر روی آن قرار داده بودند تا گرم شود و آماده افطار شوند.

قبل از افطار ما به انبار کوچک مسجد که در سمت راست گوشه بالایی مسجد قرار داشت می رفتیم انباری  با یک درب چوبی آبی کم رنگ بدون قفل و دستگیره که با یک نخ به زور باز می شد و پر بود از لوازم پذیرایی و آشپزی که در زمان مراسمات عروسی و عزا مردم به امانت می بردند، دیگ های بزرگ ،قاشق های با جنس روی ،چنگال،کتری و استکان ،سفره های نخی که روی آن نوشته بود.

شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند. جا لیوانی های قرمز و سفیدی داشت مسجد که نزدیک به ده لیوان در آن جا می شد و دسته پلاستیکی چرخانی داشت که لیوان ها به صورت دایره‌ای در آن قرار داشتند و دور یک محور می چرخیدن و ما  لیوان ها را می چیدیم می بردیم پر آب می کردیم و می آوردیم در کنار سفره افطار می گذاشتیم موقع افطار که می شد همه در کنار بخاری نفتی سر یک سفره پر از عشق و ایمان جمع می شدیم و در انتظار اذان مغرب  می ماندیم چقدر یادش هم قشنگ است  هنوز هم بوی بخاری نفتی و سردی انبار مسجد را  در درون احساس می کنم اذان که گفته می شد همیشه دلم برای موذن می سوخت که آخر از همه افطار می کرد و بیشتر اوقات صدای مرحوم کاک محمد جعفر اصغری بود که با دلی پاک و مهربان  اذان می گفت بعد از افطار  و قبل از نماز ریش سفید هایی که سیگار می کشیدند همراه با مرحوم ماموستا ملک اتابک یک‌سیگار هم روشن می کردند و بعد از آن نماز جماعت خوانده می شد.بعد از نماز مغرب می آمدیم خانه پر از صفا و مهربانی و همه در کنار هم شام می خوردیم و بعد از شام و همزمان با نماز عشا باز برای خواندن نماز تراویح به مسجد بر می گشتیم و آن که از همه چی لذت بخش تر بود قصیده خوانی های بعد از نماز تراویح بود که چقدر با دل و جان خوانده می شد و بیشتر اوقات هم اشک در چشمانشان جاری می شد .« بر جمال بی عیب محمد گیان صلوات» این تکیه کلام مرحوم کاصالح حبیبی بود که  پایان بخش هر شب قصیده خوانی ها بودپانزده روز اول با مرحبا یا شهرالرمضان شروع می شد و پانزده روز دوم با الوداع یا شهرالرمضان،که هر وقت الوداع می گفتند دیگر در آخر بحث این بود که عید نزدیک است روز عید فطر که فرا می رسید مثل الان بی تفاوت نبودند، همه بعد از نماز عید فطر جلو در خانه کسانی که عزیزی را از دست داده بودند و اولین عیدی بود که در میان آنان حضور نداشتند حاضر و با قرائت فاتحه ای با آنها همدردی می کردند.چقدر دوران قشنگی بود و روزه گرفتن های من هم از همان دوران ها که کلاس دوم ابتدایی بودم شروع شد و عطر آن روز ها در کنار عزیزانی که الان در میان ما نیستند هر سال با آغاز رمضان بار دیگر فضای قلبم را عطرآگین می کند.صبحانه های روز عید خودش یکی از خاطرات قشنگی است که هیچ وقت از یاد نمی رودیاد همه عزیزانی که الان در میان ما نیستند بخیر روحشان قرین رحمت الهی باد

به قلم امیر کریمی حاجی پمق اسفندماه ۱۴۰۳

مرتضی یوسفی

متولد ۱۳۵۸ منطقه لیلاخ کردستان دارای مدرک کارشناسی علوم تربیتی و فعالیت بالغ بر ۳۰ سال در عرصه فعالیت های فرهنگی ،هنری و اجتماعی و کسب جایزه های ملی و بین المللی در حوزه تولید فیلم کوتاه داستانی ،مستند و تولید بالغ بر ۲۰۰ نمایش ،نمایشنامه،داستان و رمان و تولید بالغ بر ۱۰۰۰ گزارش با پخش در شبکه های استانی و شبکه یک ،دو ،خبر و...

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا